در استانه 10 ماهگی
گل پسرم دیگه 10 ماهه شدی بیاین بریم بازم عکس دارم از دست این مامانم هی میگم نذار این زیر وسیله هامو خوووووووووب حالا بریم سراغ علوسکای مامانی اینقد از این خوشم میاد موهاش فنریه میکشی کش میاد اخ مامان رسیدمامان این موهامو کشید منم موهاشو کندم اخ جون ماشینمممممممممممممم بعد از یه بازی حساااابی خسته شدیو خوابیدی ...
پسرم میره عروسیییییییییییی
یک روز با هومان
مامان این چیه گذاشتی اینجا هان؟ مامان از اینجا میشه رفت تو کوچه؟ نمیشه؟ چرا از اینجا که بیرون معلومه مامان ول کن دیگه دوربینو بیا بازی کنیم نمیای ؟میخورمتا این کتابه چه باحاله وای دوسش دارم مامان خوشمل شدم؟موهام بهم میاد؟ مامان خوابم میاااااااااااااد دارم میخوابممممممممممم کاری ندالی؟ ها این تو چیه؟ خخخخخخخخ مامانی فقط جولاب بود مامان بستنی میخوری؟ مامان بازم عکس ای بابا ول کن دیگه خسته شدممممممممممممم خوووووووب حالا ببینم اینجا چه خبره؟ مامان این منم تو ایینه؟ ارهههههههه خودمم خود خودم هههههههههههه هورااااااااااااا من دوتا شدم ...
بعد از یه تاخیر طولانی دوباره اومدم
سلااااااااااام دوستای نازم ببخشید یه مدتی نبودیم ولی الان اومدیم با کلی خبرای جدید هومان جون تو 9 ماه و 17 روزگی دندون دراورد الان 2 تا مروارید داره گل پسرمون یه خبر داغتر اینکه قند عسل من تو شب یلدا راه افتاد
عکسهای 9 ماهگی هومان و کاراش
پسر قشنگم تو این ماه دندونات دراومد دو تا مروارید سفید پایین تو این ماه کلا کارات زیاد بود از در و دیوار بالا میرفتی 4 دست و پا هم که دیگه نیازی به تعریف نداره یک عدد هومان خان شسته و تر و تمیز ...
گل قشنگم 8 ماهگیتم تموم شد
عزیز دلم هر روز که میگذره شیرین و شیرینتر میشی البته وروجک بازیاتم بیشتر میشه دیگه واسه خودت مردی شدی به زودی عکساتم اضافه میکنم ...
دو تا عکس پاییزی
اینا اولین عکس هومانه با لباس پاییزیش وای مامای اصلا از کلاه خوشت نمیاد من موندم پاییز و زمستون چیکار کنم ...
فقط عکس
جیگر مامان چون خیلی وقته وبلاگتو اپ نکردم برات یه سری عکس میذارم با توضیحات کوچیک یه لبخند شیرین حمله هومان جیگر به سمت دوربیییییییییییییییییییییییین هومان جون مهندس میشود مامانی اینجا مودم وایرلسمونو نیاورده بودن با همون قبلی کانکت شدیم کلی سیم دور و برتو گرفته البته شما هم بدت نیومد و یه دل سیر بازی کردی یه خواب شیرین دالی موشه هومان الهی قربون اون لبات شم فدات شم گلم خیلی زیاده عکسات میذارمشون تو ادامه مطلب داشتیم میرفتیم رستوران داشتی بازی میکردی یهو برگشتم دیدم خوابیدی ای جونم بخورمت عاشق این عروسکی اینو خاله حدیث برات خریده تو هم هر جا باشی میدویی دنبال این عروسک ...